شاعر باید که بسیار بکوشد تا نشان فرهنگی بگیرد و نمایندۀ هویت مردم خود شود. او ناگزیر از رسیدن به سبک شخصی خویش است. سبک، عبارت است از اندیشه و صدا و رفتارهای همگن و همسویی که در تک تک شعرهای او پنهان است. سبک شخصی حتی به شعرهای ضعیف او هم هویت میدهد. صدای او وقتی مؤثر و ماندگار میشود که به مرکز فرهنگ (توافق عمومی خوانندگان) سوق داده شود. دریغا که این آرزو با سرودن ده یا بیست شعر خوب بر نمیآید. شاعر باید یک پیوستار کلامی ابداع کند به اندازۀ یک دیوان پنج هزاربیتی، یا چند دفتر شعر همصدا تا صدای او «متنواره» شود و خوانندگانش دهها شعر را همصدا و همسو و متعلق به یک متن بدانند. متنآفریدن راز توفیق او در مسیر شاعری است. شعرهای پراکندۀ شاعر باید اجزایی از یک متن بزرگتر باشند؛ متنی که به یک پدیدۀ فرهنگی و به یک «توافق اجتماعی» بدل شود.
اگر بگوییم نیمی از باسوادهای ایران در هر دورهای شعر میسرودهاند گزاف نگفتهایم؛ اما تاریخ ادبیات فارسی پس از هزار سال کمتر از صد «متن شعری» دارد که با درجات متفاوتی نمایندۀ فرهنگ ایرانی هستند.
کاروند پارسی...
ما را در سایت کاروند پارسی دنبال می کنید
برچسب : شاعر,شدن,مشکل, نویسنده : karsia بازدید : 106 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 10:14